true
نوشتن شعر نوعی ماجراجویی است که به ما کمک میکند تا زبانی غنی داشته باشیم و با کلمات تصاویری شفاف نشان دهیم.
سرودن شعر یکی از انواع نوشتن خلاقانه است و در شاهین شهر کم نیستند شاعران و ادب دوستانی که به شعر سرایی مشغولند و یکی از این شاعران غلامرضا کمالی است که از کودکی به شعر سرایی پرداخته است ما به معرفی وی پرداختیم
خودتان را معرفی کنید و متولد چه سالی هستید و چه زمانی به شعر علاقمند شدید؟
غلامرضاکمالی هستم در پنجم خرداد ۱۳۲۹در بجنورد مرکز استان خراسان شمالی متولد شدم و تحصیلات خود را تا کارشناس مدیریت دولتی به پایان رساندم. از کودکی و زمانی که به مکتب خانه می رفتم به شعر علاقمند شدم هر از گاهی با زبان کودکی شعر گونه ای می سرودم.
چه سبکی کار می کنید و چه تعداد شعر سرودید و از فعالیت خودتان در این زمینه بفرمایید؟
بیشتر کلاسیک کار می کنم گرچه در قالب نو و نیمایی هم نمونه هایی دارم تاکنون حدود یکصد و پنجاه رباعی و دو بیتی و نود قطعه غزل و مثنوی سروده ام.
از سال ۱۳۶۴که با اداره ارشاد ارتباط پیدا کردم همیشه مورد حمایت مسؤولین ارشاد قرار گرفتم و از همان سال ها به انجمن ادبی فردوسی که آن زمان آقای دکتر عباس سیفی مسؤولیت انجمن را برعهده داشتند راه یافتم.
با اساتیدی چون سیروس شجاعی فر ( منشط اهوازی ) آشنا شدم و تاکنون هم از محضرشان استفاده می کنم.
در سال ۱۳۸۵ با کمک اساتیدی چون کوکاییان ،شیرویه ، بهزادی و خانم حکمت پور خانه هنرمندان را تاسیس کردیم که ادامه این فعالیت ها و بعد از آن رابطه تنگاتنگ با سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی شهرداری شاهین شهر (سازمان رفاهی تفریحی سابق ) علاقه من به ادامه این راه را مضاعف کرد.
همیشه همسر و فرزندانم در منزل اولین شنونده های اشعار من و مشوقم هستند.
گویند که اصفهان عروس دهر است
مهد هنر است و بی هنر را قهر است
البته چنین است و بدون تردید
خال لب این عروس شاهین شهر است
و
سپاهان چون صدف در بحر دنیاست
که دری در نهانش ناهویداست
چو بشکافی صدف را در درونش
نماد فر شاهین شهر پیداست
هم اینک مسؤولیت مؤسسه فرهنگی ادبی فردوسی شاهین شهر را بر عهده دارم و جلسات آن را با مساعدت سازمان فرهنگی اجتماعی ورزشی در فرهنگسرای شهروند برگزار می کنیم و انشاءلله که باهمکاری شاعران عزیز شاهین شهری از نظر کیفی این مؤسسه را به جایی برسانیم که در خور شأن شهر فرهنگی شاهین شهر باشد.
توصیه ای به جوانان علاقمند این رشته بفرمایید؟
جوانان عزیز که همیشه چشم امید ما به آنهاست حضور در انجمن ها و محافل ادبی و کتابخانه هارا ترک نکنند.
و در پایان یک شعر کرونایی:
ویروس خبیث از چه راه آمده ای؟
از چین به هوای جان پناه آمده ای
ایران نه سرای امن جولانگه توست
برگرد که سخت اشتباه آمده ای
true
true
true
true