true
بازیگر و کارگردان تلویزیون و سینما گفت: برای اقتباس لازم است که یک متن، متناسب با مخاطبشناسی و شرایط امروزیِ انسان و جغرافیایش دچار تغییرات و تبدیلهایی شود و بدون آسیب به روح اثر، با فرهنگ امروز منطبق شود.
فریدون محرابی گفت: با گذشت زمان و باتوجه به تغییراتی که ایجاد میشود فرهنگ گفتاری و رفتاری نیز تحت تأثیر قرار میگیرد و نیازهای جامعه به لحاظ شرایط زندگی، قوانین و سایر ساختارها تغییر کرده و این تغییر در همۀ شاخهها نمود داده میشود. در جریان این تغییرات، هنر نیز مستثنی نیست و متأثر از زمان و تغییراتِ ایجادشده است.
او با اشاره به اهمیت ریتم و مخاطب در هنر، افزود: در مورد هنر باید به دو مسئله توجه کرد که یکی از آنها ریتم است. باید توجه کرد که زندگی، تغییر کرده و چون به تناسبِ این موضوع، سطح دانایی و آگاهی نیز افزایش پیداکرده؛ بنابراین شکل انتقال آگاهی نیز متفاوت شده و طبیعتاً نمود آن در ادبیات نوشتاری و اجرایی تغییر میکند. بنابراین آن مفهومی که در چندقرن پیش به شکل دیگری بیان میشد امروز شاید در مدت زمان کوتاهتر و با شکل و ساختار دیگری انتقال داده میشود
این بازیگر و کارگردان تلویزیون، سینما و رادیو، دومین مسئلۀ موردتوجه در هنر را چنین توضیح داد: دومین نکته، شعور مخاطب است که در دنیای مدرن و در جهانی که تطبیق فرهنگی صورت گرفته اهمیت بسیاری دارد. حال پرسش این است که چرا متون گذشته باید با فرهنگ امروز تطبیق داده شده و به اصطلاح آدابته شوند؟
محرابی ادامه داد: در پاسخ باید اشاره کنم آن چیزی که در اقتباس از متون گذشته اهمیت دارد این است که ما نباید این آثار را فقط با توجه به نیازهای جامعۀ خود تغییر دهیم، بلکه در اقتباس، مفاهیم و محتواهای متعلق به یک دورۀ زمان خاص که در قالب یک روح اثر نمود یافته، متناسب با تغییرات زمان و شرایط و به شیوۀ هنرمندانه و منطبق با شرایط و مقتضیات جامعه تغییر پیدا کرده و روح اثر به روح اثر امروزی تبدیل میشود که ازجمله میتوان به تغییرات مبنی بر دیالوگ، تغییر اسامی و هرآن چیزی اشاره کرد که بدون آسیب به متن، آن را به متنی متناسب با فرهنگ و شرایط امروز تبدیل میکند.
او با تأکید بر اینکه مواجهه با امروزی کردنِ متون باید تخصصی باشد چراکه در غیر اینصورت دستخوش ناملایمات مختلفی میشود، گفت: وقتی شرایط تغییر میکند نیازها نیز تغییرخواهد کرد و ما باید محتوا را تحتتأثیر شرایط امروزی تغییر دهیم. مفاهیم در کوتاهترین شکل ممکن انتقال پیدا میکنند اما باید توجه کرد که یک اثر مینیمالیستی به این معنا نیست که بُرشی از یک کار بزرگ باشد بلکه به این معناست که تمام مفاهیم در کوتاهترین و موجزترین و زیباترین شکل، انتقال داده شده و تقطیع نمیشوند.
این دانشآموخته بازیگری و کارگردانی تئاتر اضافه کرد: درمورد اقتباس نیز چنین است؛ مسلماً مفاهیم باعث غنای یک محتوا و ارزشمندی آن میشود، اما اگر بخواهیم متون گذشته را به همان شکل و فرم ساختاریِ قدیم انتقال دهیم باید به تغییر جذابیتها و شکلهایش توجه داشته باشیم. بنابراین برای اقتباس لازم است که یک متن، متناسب با مخاطبشناسی و شرایط امروزیِ انسان و جغرافیایش دچار تغییرات و تبدیلهایی شود بدون اینکه به روح اثر لطمه وارد شود. این ویژگی اول از همه در ادبیات و بعد هم در اجرا شکل میگیرد.
او در ادامه گفت: وقتی از اقتباس نام میبریم، یعنی رویکرد ما میتواند اقتباس از متون قدیمی ایران باشد. حال این پرسش مطرح میشود که آیا ما تمایل داریم این آثار را به همان شکل اصلی برای نسل امروز انتقال دهیم؟ البته که گاهی اوقات لازم است برای حفظ ادبیات، شکل اصلی را انتقال داد و شکی در آن نیست؛ اما توجه به نیازهای امروزِ جامعه و تغییراتِ ایجادشده برای تطبیق با فرهنگ، ضروری است.
محرابی توضیح داد: ما در درام شنیداری نیز رمانها و داستانهای بزرگ جهان را با شرایط امروز تطبیق میدهیم. درواقع متونی که انتخاب میشوند دارای ظرفیتهای شنیداری هستند و در این نوع درام، عناصر بصری و ادبی به عناصر شنیداری تبدیل میشوند و با اتمسفری که در عناصر شنیداری وجود دارد تطبیق داده شده و برای شنیدن متناسب میشوند.
او تأکید کرد: کاری که ظرفیت شنیداری انجام میدهد در توان ظرفیت بصری نیست و کاری که ظرفیت بصری میتواند شاید ظرفیت شنیداری نتواند. نکته این است که بعضی از مفاهیم و مباحث یا باید به شکل مطلق تغییراتی پیدا کنند و آدابته شود تا ظرفیت دراماتیک پیدا کنند و یا در همان قالب بمانند چون تغییر، به اصل متن لطمه وارد میکند.
او با بیان اینکه یکی از پایگاههای درست تزریق فرهنگ، شهرداری است، ابراز امیدواری کرد که برگزاری اولین جشنواره ملی تئاتر اقتباس در شاهینشهر فرصتی را فراهم کند تا متون ارزشمند ایران با تغییرات ایجادشده در نیازها و شرایط زندگی امروز و با توجه به اهمیت مخاطبشناسی، تطبیق داده شده و بدون آسیب به روح اثر، با فرهنگ امروز منطبق شود.
انتهای پیام
true
true
true
true