×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

true

ویژه های خبری

true
    امروز  چهارشنبه - ۱۲ اردیبهشت - ۱۴۰۳  
true
true
حافظ شاعری که زلف غزل عارفانه را به گیسوی غزل عاشقانه گره زد

نادر مظفر جزی متولد شهر تاریخی گز برخوار است که از کودکی عاشق شعر و ادب فارسی شد و در او جوششی از سر ذوق به شعر حافظ پدیدار گشت  به بهانه روز بزرگداشت حافظ  لحظاتی با او همراه شدیم تا از خود و فعالیت هایش بگوید

مظفر جزی دانشجوی ادبیات است که  از سال ۹۴  هر شنبه  مربیگری  کلاس حافظ خوانی در فرهنگسرای اشراق  سازمان فرهنگی اجتماعی و ورزشی شاهین شهر را بر عهده دارد و حدود ۱۰۰ نفر علاقمند در آن شرکت می کنند. نزدیک به  ۸۰۰ قطعه شعر در قالب غزل و قصیده و مثنوی سروده است و  بسیاری از اشعار لسان الغیب را در ذهن دارد .

او می گوید حافظ حافظه ماست با او زندگی می کنیم  و با این شاعر فرزانه و عارف درد مشترک وحرف مشترک داریم .  والبته کتاب قرآن و دیوان حافظ  در هر خانواده ایرانی زینت بخش است .

می گوید:  هنر حافظ  این بود که زلف غزل عرفانی را به گیسوی غزل عاشقانه گره زده و غزل رندانه را بوجود آورده است.

وی معتقد است کشش و جاذبه عرفانی حافظ انسان ها را به بالا متصل می کند

و در ادامه هم  اولین شعری که از حافظ  فرا گرفت سخن به میان می آورد:

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده ام  به بد دیدن

وفا کنیم وملامت کشیم وخوش باشیم

که در طریقت ما کافریست رنجیدن

فرزندان مظفر در فضایی پرورش یافتند که صبحگاهان سخن حافظ ، مولانا و عطار را می شنیدند و حالا دختر تحصیلا ت عالی ادبیات دارد و پسر هم عاشق  این رشته  است

نادر مظفر به جوانان علاقمند شعر هم توصیه ای دارد:

انسان باید به ادبیات ایران معرفت داشته باشد و باید پیشینه ادبیات را بخوبی بشناسد اگر علاقه در خودمان سراغ داریم غالب شعر فرقی نمی کند بلکه اصل شناخت و معرفت شعر است .

مظفر  جزی در آخر هم از دغدغه هایش می گوید که بسیاری از جوانان شعر را بدون شناخت  و با اشکالات ساختاری در شب شعرها ارائه می دهند که نیاز است قبل از آن بررسی های کارشناسی انجام شود تا در نهایت شعری باصطلاح قرص و بی نقص از کار در آید.

در پایان این نشست صممیمی آقای مظفر ما را به شعری از حافظ مهمان کرد

مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

جرس فریاد می دارد که بربندید محمل ها

به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید

که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزل ها

شب تاریک و بیم موج وگردابی چنین هایل

کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها

 

خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به “حافظ”، غزلسرای بزرگ و از خداوندان شعر و ادب پارسی است. وی حدود سال ۷۲۶ هجری قمری در شیراز متولد شد. علوم و فنون را در محفل درس استادان زمان فراگرفت و در علوم ادبی عصر پایه‌ای رفیع یافت. خاصه در علوم فقهی و الهی تأمل بسیار کرد و قرآن را با چهارده روایت مختلف از بر داشت. “گوته” دانشمند بزرگ و شاعر و سخنور مشهور آلمانی دیوان شرقی خود را به نام او و با کسب الهام از افکار وی تدوین کرد. دیوان اشعار او شامل غزلیات، چند قصیده، چند مثنوی، قطعات و رباعیات است. وی به سال ۷۹۲ هجری قمری در شیراز درگذشت. آرامگاه او در حافظیهٔ شیراز زیارتگاه صاحبنظران و عاشقان شعر و ادب پارسی است

 

 

 

true
برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true
true
true

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

√ کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
√ آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false